انیمهه. رمان طنز وانشات سناریو و کلی چیزه دیگه از انیمه😘😘
رمان عشق کاراملی من پارت، 1 | nilofar zare 1400/11/23 | 07:27

انیمه کده🌈😋

عشق کاراملی من پارت1🔥

سلام من نویسنده هستم میتونی صدام کنین نوریکو اسم خودم (~نیلوفر~)
 این داستان با شیپ باکوگو  در باره خودتون باکوگو   
اسم که دوست دارین برای خودتون این بزارین& به جای این علامت اسم خودتون بخونید اسم ژاپنی برای  خودتون انتخاب کنید 
❤برین ادامه 

& سلام من&هستم  یک اوتاکو  هستم با یه زندگی در هم  
&نشسته بودم منتظر ساعت بودم که انیمه نوراگامی پخش کنه که دیدم یه کی داره میزنه قد دستم 

& گفتم شاید خواهرم.روم اونور کردم دیدم دیدم 

چییییی

.....

.... 


بیا پایین تر

بیااا


پاییین ترر


& عرررررررررررر کاسپلی کامیناری اینجا چیکار میکنه عرررر 

کامیناری:« کاسپلی چیه من خود کامیناری هم ✨

&خدایییییییی عررررر 

&   " رفتم  لپش گرفتم کشیدم عرر.یه تو گوشی هم به خودم زدم ببینم خوابم یا بیدار  بهش گفتم چجوری اومدی 

کامیناری:«  خب یه مردی اومد پیشم گفت میری پیش یه دختری بهش بگو  امشب که خوابیدی میری انیمه 

&:« عررررررر  عررررر

کامیناری:«انقدر عر عر نکن من چجور برم

&:« خب امشب میری 

کامیناری:«عه خب من گشنم

&:« واااای مامان باباممم

کامیناری:«راستی گفت وقتی رفتی دیگه کسی ترو یادش نمیاد 

&:«خوب. ولییییی الان خونه هستن ترو چ کنم

مامان&:«&&(مثلا داره اسمش صدا میزنه)  ما میریم جایی تا صبح نمیایم مواظب خودت باش

&:«باش مامان جون خدافظ💖

فعلا بای 2تا نظر تا پارت، بعدی 

قدرت گرفته از بلاگیکس ©